روان پرستار

برای ثبت و ضبط تجارب بیست ساله کار با بیماران بخش روان

روان پرستار

برای ثبت و ضبط تجارب بیست ساله کار با بیماران بخش روان

اعتیاد به عشق چیست؟


اعتیاد به روابط عاطفی (اعتیاد به عشق) چیست؟

اعتیاد به روابط عاطفی، برخلاف نام ملایمش، می تواند از جمله مخربترین و مضرترین اشکال اعتیاد باشد.
متاسفانه اکثر ارتباطهای عشقی که فیلم ها و رمانهای عشقی، به تصویر می کشند، از نوع همین روابط مخرب هستند. همچنین در فرهنگ ایرانی و فارسی، به دلیل ذهنیت غالب و رایج درباره مختصات عشق در اشعار عاشقانه عرفا و شاعران ایران زمین، که در آن عاشق فدا و فنا در راه معشوق می شود، همه زندگی اش مختل شده و وجودش جز در معشوق و محبوب معنایی نمی یابد، اعتیاد به روابط عاطفی، تشخیص داده نمی شود و بلکه اسفبارتر از آن، چنین مشکلی جدی، ارزشمند تلقی شده و توسط خود فرد بیمار و اطرافیان، از آن تعبیر به عشق شده، بدان ارزش و بهای بسیاری داده می شود.

در این نوشته سعی بر این داریم که به طور خلاصه، ضمن شرح این اعتیاد، نشانه های فرد معتاد به روابط عاطفی را برشمریم.


با توجه به نیاز طبیعی و فطری انسان به روابط اجتماعی و عاطفی، گاهی تشخیص موارد اعتیاد به روابط احساسی و عاشقانه مشکل به نظر می رسد. درحالیکه افراد معتاد به روابط عاشقانه ( relationship addiction or co-dependency)، درگیر روابطی می شوند که از نظر روانشناختی سالم نمی باشند و برای فرد شادی و رشد در بر نداشته و در نهایت موجب آزار و زیان وی می گردند.

در حالت کلی، تقریبا در همه انواع اعتیاد، فرد معتاد، عادت به فرار کردن از احساسات غم و غصه، خشم و تنهایی دارند. معتادین به روابط عاطفی نیز از این قاعده مستثنی نبوده و در واقع، آنها بر روابط عاطفی تمرکز می کنند تا از پرداختن به مشکلات زندگی خودشان بگریزند. این افراد، توجه بسیار زیادی به فعالیت های زوج عاطفی شان معطوف داشته و هرچه بیشتر این تمرکز بیشتر می شود، کنترل و تمرکز آنان بر زندگی خود، احساسات و نیازهایشان کمتر می گردد. در واقع برای این افراد، مرزهای شخصی در تعریف مرز هویت و شخصیت خودشان و شریک عاطفی شان، مشخص نمی باشد.

معمولا افرادی که در کودکی، از مهربانی و مهر کافی بهره مند نبوده اند، در دام اعتیاد به روابط عاطفی گرفتار می آیند. متخصصین بر این باورند که خود کم بینی و خود کم ارزش گزاری موجود در افرادی که در کودکی مهر و محبت کافی دریافت نکرده اند، آنها را در بزرگی به وابستگی شدید و اعتیاد عاطفی سوق خواهد داد. بسیاری از این افراد، در کودکی تنها گذاشته شده یا رها شده اند و به همین دلیل، با هرچه که دارند و تمام نیروی ممکن، به روابط عاطفی خود "می چسبند" تا از ترک شدن دوباره جلوگیری نمایند. این افراد گاهی، در روابط عاطفی بسیار مخرب درگیر می شوند، لیکن به جهت ترس از ترک شدن و تنها شدن، از تمام کردن رابطه مضر، دوری می گزینند. در واقع مسکن این افراد به جای الکل، مواد مخدر یا داروها، ارتباط عاطفی با فردی دیگر است.

لیست زیر، مواردی از نشانه های افراد معتاد به روابط عاطفی را خلاصه می کند:

- این افراد تنها در صورت اینکه توسط افراد دیگر دوست داشته شوند و تایید شوند، احساس خوبی نسبت به خودشان دارند.
- تمرکز، توجه، توانایی حل مشکلات در این افراد، معطوف به برطرف کردن درد و رنج و مشکلات طرف مقابل می شود، به جای اینکه به حل مشکلات خود بپردازند.
- این افراد معمولا سعی بر "کنترل" طرف مقابل می نمایند.
- آنها تفریحات و سرگمی های خود را فدای تفریحات و سرگرمی های دیگران می کنند.
- افراد معتاد به روابط عاطفی، معمولا احساس افراد دیگر را بسیار بهتر از احساس خود درک کرده و با آن ارتباط برقرار می کنند. به عبارتی آنها از تشخیص احساس و نیاز خود ناتوان می مانند.
- آرزوهای آینده برای این افراد، معمولا آرزوهای شخصی خودشان نیست و وابسته به آرزو و هدف دیگران است.
- این افراد معمولا در بیان عقاید و آرزوها و تمایلاتشان، صادق نیستند. در واقع ترس از طرد شدن یا خشم طرف مقابل، مانع از این می شود که آنها احساساتشان را دریابند و اظهار دارند.
- کیفیت زندگی این افراد، بستگی تام با کیفیت زندگی شریک عاطفی شان دارد.
- با تمام شدن یک ارتباط عاطفی، بلافاصله به رابطه عاطفی دیگری وارد می شوند.
- این افراد گاهی در ارتباطی ناخوشایند و آزاردهنده، برای مدت طولانی می مانند و ارتباط را ادامه می دهند.
- معمولا تعریف اهداف و آرزوهایشان را بسیار سخت می یابند.
- چنانچه زمانی را دور از شریک عاطفی شان سپری سازند، دچار احساس گناه می شوند.

- بدون شریک عاطفی شان، بودن در اجتماع و دوست یابی و صحبت در مهمانی ها و ... برایشان سخت می گردد.
- این افراد در دوران رشد، معمولا احساس تنها بودن و دور بودن از پدر و مادر و خانواده داشته اند.
- آنها قرابت و نزدیکی عاطفی
 (intimacy)را با شدت در رابطه عاطفی(intensity)  اشتباه می گیرند.
- از اعتماد کردن به دیگران در روابط عاطفی هراس دارند.
- دچار درد و خشم پنهانی هستند که معمولا ریشه در ندیدن محبت کافی در کودکی دارد.
- رابطه عاطفی، جذابیت ظاهری، بستگی عاطفی و رابطه جنسی را از نیازهای اولیه انسان (مانند غذا و آب) می بینند.
- بدون رابطه عاطفی، احساس بی ارزشی می کنند.
- احساس می کنند، تنها یک رابطه عاطفی است که می تواند آنها را کامل نماید.
- نیاز شدیدی به کنترل شرایط و دیگران حس می کنند.
- گاهی دچار انواع دیگر وسواس و اعتیادها نیز می باشند.
- در هنگام بروز مشکلات، نیاز بسیار شدیدی به روابط عاطفی (یا جنسی) حس می کنند. و از این ابزارها برای تسکین آلام عاطفی خود بهره می جویند.
- آنها ناتوان از ایجاد تمایز بین جذابیت ظاهری و عشق هستند. و به همین دلیل اغلب درگیر عاشقی با نگاه اول می گردند.
- گاهی دچار زندگی دوگانه می شوند.
- از پذیرفتن حضور مشکلات، سرباز می زنند.
- آنچه را می خواهند، به "نیاز" تعبیر می کنند.
- تمایل برای امتیازگذاری برای کارهایی که برای شریک عاطفی کرده اند، نشان داده و ناتوان از دادن بدون انتطار هستند.
- در روابط عاطفی، سعی می کنند همرنگ شریک عاطفی خود شده و زندگی و علایق خود را هماهنگ با وی نمایند.

- معمولا ترس زیادی از رشد شریک عاطفی خود نشان می دهند و آن را تهدیدی برای رابطه شان می بینند.

تعداد زیادی از معتادین به روابط عاطفی، در آن واحد با چند نفر رابطه عاطفی برقرار می کنند تا از ریسک تنها گذاشته شدن بپرهیزند. در بیشتر مواقع، این افراد، قبل از آنکه زمان کافی برای شناخت طرف مقابل صرف کنند، بستگی شدید عاطفی (و حتی جنسی) به وی پیدا می کنند. این افراد در عین تلاش همه جانبه شان برای داشتن رابطه عاطفی، معمولا تنها بوده و حتی به دلیل زیاده روی در تمرکز به شریک عاطفی، دچار مشکلاتی قابل توجه از نظر شغلی، خانوادگی و دوستان می گردند. همچنین از منظر اجتماعی، بسیاری از جرمهای احساسی (crimes of passion) مانند خودکشی، قتل، تجاوز و ...، ریشه در این اعتیاد دارند.

لازم به ذکر است، چنانچه این اعتیاد شناسایی شود، روند دوازده مرحله ای C.O.D.A توسط روانشناس حاذق انجام می شود و این اعتیاد بهبود می یابد.

موذی ترین طلاق در یزد می‌تازد

طبق تحقیقات و مستندات، فرزندانی که در فضای سرد طلاق‌های عاطفی پرورش می‌یابند، آسیب پذیری بیشتری نسبت به فرزندان حاصل از طلاق‌های رسمی دارند.
زندگی مشترک در یک خانه، زیر یک سقف مشترک، اما دور از هم و بدون هم، طلاق عاطفی است که در هیچ کجا به ثبت نمی‌رسد و نمود عینی ندارد اما مهمترین نوع طلاق محسوب می‌شود. در طلاق عاطفی، زن و شوهر عواطف خود را از یکدیگر دریغ می‌کنند و روی از هم بر می‌تابند، چرا که اعتمادشان به یکدیگر و جذابیتشان برای هم کاهش یافته است.

طلاق عاطفی در یزد رو به افزایش است

"مریم عبدالحسین زاده"، مدیرکل دفتر بانوان و خانواده استانداری یزد در گفت‌وگو با ایسنا توضیح داد: متاسفانه طلاق عاطفی در یزد رو به افزایش است.

وی با بیان این‌که هیچ آمار رسمی در زمینه طلاق عاطفی نمی‌توان ارایه داد، اظهار کرد: وقتی مشاهده می‌کنیم آمار طلاق رسمی در جامعه افزایش یافته است و برخی علایم طلاق عاطفی نیز بسیار است متاسفانه به این نتیجه می‌رسیم که آمار طلاق عاطفی رو به افزایش می‌رود؛ روابط فرا زناشویی و روابط خارج از مدار خانواده بین زن و مرد می‌تواند مهمترین علت طلاق عاطفی محسوب شود.

عبدالحسین زاده افزود: حدود نیمی از آمار طلاق رسمی بین زوج‌های جوان، در چهار سال ابتدای تشکیل خانواده رخ می‌دهد چرا که زمینه طلاق رسمی، طلاق عاطفی است و این نوع طلاق به شکل گیری طلاق رسمی کمک می‌کند.

وی بیان کرد: در طلاق عاطفی، زن و مرد زیر یک سقف زندگی می‌کنند ولی رابطه دوستانه‌ای با هم ندارند و با هم در کشمکش و تضاد هستند؛ مهمترین علت این نوع طلاق، نبود مهارت‌های همسرداری است چرا که دختران و پسران جوان این مهارت‌ها را کسب نکردند و در مجموع مهارت‌های ارتباطی شان همچون گذشت نسبت به یکدیگر و کوتاه آمدن از بعضی مواضع خود ضعیف است.

عبدالحسین زاده، کاهش روابط خانوادگی و فامیلی یا نداشتن مهارت‌های زندگی بین فامیل‌ها یکی دیگر از علل طلاق عاطفی دانست و اضافه کرد: به عنوان مثال خانواده مرد با زن رابطه خوبی ندارد و با گذشت زمان روابط بین خانواده‌های طرفین سرد می‌شود که این مساله به پدید آمدن طلاق عاطفی کمک می‌کند.

وی با اشاره به تفاوت‌های فرهنگی به عنوان علت دیگر طلاق عاطفی، گفت: ازدواج‌های احساسی و هیجانی در جامعه کنونی افزایش یافته است که منجر به طلاق عاطفی می‌شود؛ به طوری که پسر با مشاهده یک موضوع مورد علاقه در دختر با او ازدواج کرده و به هیچ مساله دیگری توجه نکرده است؛ به طور کلی تفاوت‌های فرهنگی، تحصیلی و خانوادگی باعث فاصله گرفتن آنها از یکدیگر و سرد شدن روابط خانوادگی و در نهایت طلاق عاطفی می‌شود.

مشاور استاندار یزد گفت: کمرنگ شدن ایمان و اعتقادات مذهبی نیز چاشنی طلاق عاطفی شده است، به طوری که افراد روابط خارج از محدوده خانواده دارند و در نتیجه آمار طلاق افزایش یافته و زمینه بروز آسیب‌های دیگر را فراهم می‌کند.

وی تصریح کرد: نهادهای دولتی در این خصوص تنها می‌توانند آموزش بدهند و آموزش مهارت‌های همسرداری، ارتباطی، مهارت‌های پیش ازدواج و حین ازدواج را افزایش بدهند تا افراد با انتخاب صحیح ازدواج کنند؛ برگزاری دوره‌های آموزشی در این زمینه بسیار تاثیرگذار است.

عبدالحسین زاده تاکید کرد: خانواده‌ها باید فرزندانشان را با اعتقادات دینی تربیت کنند؛ این امر وظیفه مسوولان و دولت نیست و دقیقا وظیفه مادر است که فرزندان را با تربیت دینی پرورش دهد.

کمرنگ شدن ارتباطات خانوادگی در جامعه

وی با اشاره به این‌که صله رحم و ارتباطات خانوادگی در جامعه ما کمرنگ شده است، افزود: استفاده از مشاوره خانوادگی بین زوجین اهمیتی ندارد؛ زمانی که زوجین با مشکلی برخورد کردند باید راه حل را پیدا کنند نه این‌که روابط بین خود را سرد کنند. همه افراد اختلاف سلیقه دارند و باید از تجربه بزرکترهای فامیل یا ریش سفیدها استفاده کنند و چنانچه به معتمدین خانواده دسترسی نداشته باشند از راهنمایی مشاور خانواده بهره ببرند؛ آنان باید به دنبال راه حل مشکل باشند نه اینکه مشکل را بزرگ کنند.

عبدالحسین زاده بیان کرد: در بسیاری از موارد نشان داده شده است که آموزش یا مشاوره صحیح و بکار گرفتن آن می‌تواند چهره زندگی را تغییر دهد؛ یکی از علل افزایش طلاق عاطفی، کمتر رجوع کردن به مشاور و کارشناس است؛ در نتیجه این امر شاهد هستیم که طلاق عاطفی رو به افزایش می‌رود.

وی خاطرنشان کرد: آموزش حقوق و وظایف زوجین نسبت به هم را می توان از نهادهای آموزشی انتظار داشت؛ از طریق آموزش می‌توانیم شاهد تحکیم بنیان خانواده‌ها باشیم.

تاثیر طلاق عاطفی، بیش از طلاق قانونی

"فاطمه محمدی"، یک مشاور خانواده در یزد معتقد است: طلاق عاطفی بیش از طلاق قانونی بر فرزندان تاثیرگذار است، به طوری که ریشه بسیاری از آسیب‌های اجتماعی از طلاق عاطفی ایجاد می‌شود.

وی به خبرنگار ایسنا توضیح داد: در طلاق عاطفی زوجین هیچ گونه حس، نشاط و درک متقابلی ندارند و در واقع با به صورت  اجباری، زیر یک سقف زندگی می‌کنند.

محمدی ادامه داد: ممکن است خانمی به دلیل فشار اقتصادی و اینکه شغل و درآمدی ندارد مجبور باشد با همسرش زندگی کند و یا این‌که در صورت جداشدن ممکن است فرزندش را از او بگیرند و یا فرزندش آسیب می‌بیند بنابراین به دلیل فرهنگ جامعه یا حتی فشار خانواده نمی تواند طلاق بگیرد؛ در چنین خانواده‌ای، زوجین مجبورند بدون این‌که تفاهمی داشته باشند زیر یک سقف زندگی کنند.

وی تصریح کرد: اختلافات بین زوجین به‌تدریج باعث دوری و سرخوردگی آنها شده و طلاق عاطفی پیش می‌آید و در بسیاری از موارد طلاق عاطفی منجر به طلاق قانونی می‌شود.

محمدی گفت: در طلاق عاطفی به دلیل تفاوتهای شخصیتی، نداشتن مهارت‌های ارتباطی و نبود مهارت گفت‌وگو، زوجین بلد نیستند مشکلاتشان را حل کنند و سوء تفاهم‌ها سبب می شود زوجین از یکدیگر فاصله بگیرند.

وی با اشاره به دلایل ایجاد طلاق عاطفی، عنوان کرد: گاهی اساس ازدواج مشکل دار است به طوری که برخی برای فرار از تنهایی، نیاز جنسی و یا تحت تاثیر جامعه و خانواده در سنین پایین ازدواج می‌کنند و پس از آن متوجه مشکلات می‌شوند.

محمدی افزود: برای جلوگیری از پدیده طلاق عاطفی بهتر است افراد پس از رسیدن به بلوغ جسمی، عاطفی و روانی ازدواج کنند؛ از سوی دیگر آداب و رسوم جامعه و یا بیماری‌های روحی و جسمی باعث شکل گیری ازدواج‌های اجباری می شود.

وی با اشاره به این‌که طلاق عاطفی از آسیب‌های پنهان محسوب می‌شود، عنوان کرد: اجتماع متوجه این پدیده نمی‌شود؛ به عبارتی دیگر اجتماع عوامل سطحی را حل می‌کند چرا که این آسیب سطح پوشیده‌ای دارد و از آنجایی که حل نمی‌شود به قوت خود باقی می‌ماند و راهکاری برای رفع آن ارایه نمی‌شود.

این مشاور خانواده تصریح کرد: علت بسیاری از آسیب‌های اجتماعی، طلاق عاطفی است؛ به عبارتی پرخاشگری فرزندان، بزهکاری، مشکلات تحصیلی، فرار از خانواده و ناسازگای‌ها به علت طلاق عاطفی والدین است؛ والدینی که با هم ارتباطی ندارند، صمیمت و محبتی در کارشان نیست و به طور کلی طلاق عاطفی تاثیراتی به مراتب بیشتر از طلاق قانونی بر فرزندان می‌گذارد.

وی، آموزش‌های پیش از ازدواج به خصوص برای جوانان در سنین ازدواج، اطلاع رسانی خانواده‌ها از طریق رسانه و مراکز مرتبط را از جمله راهکارهای حل این آسیب اجتماعی پنهان عنوان کرد و افزود: رسانه‌ها باید موضوعاتی مانند نحوه برقراری ارتباط بین زوجین، آموزش مهارت‌های زندگی، مهارت گفت‌وگو و داشتن گفت‌وگوی مناسب در جهت حل مشکلات، و مهارت نه گفتن را در جامعه جا بیندازند و این مساله باید برای همه ارگان‌ها و نهادها اهمیت داشته باشد.

اینترنت، موبایل و ماهواره از عوامل افزایش طلاق عاطفی

مهری دهقان، یک مدرس دانشگاه در یزد گفت: از آنجایی که امروزه محرک‌های فیزیکی همچون اینترنت، موبایل و ماهواره افزایش یافته است، می‌تواند دلیلی برای افزایش طلاق عاطفی در سال‌های اخیر بین زوجین باشد.

وی در گفت‌وگو با خبرنگار ایسنا اظهار کرد: تا زمانی که یک بررسی میدانی از زوجین نداشته باشیم نمی‌توانیم اطلاعات کاملی از طلاق عاطفی ارایه دهیم.

دهقان درباره علل افزایش طلاق عاطفی در سال‌های اخیر بین زوجین، گفت: شاید به دلیل این‌که در گذشته محرک‌های فیزیکی همچون اینترنت، موبایل و ماهواره کمتر بود و زوجین بیشتر وقتشان را کنار هم می‌گذراندند و ارتباطات اجتماعی خانواده محدود به داخل خانه بود، در نهایت وابستگی زوج به همسرش نیز بیشتر بود.

این مشاور خانواده افزود: امروز با توجه به این‌که زنان مدت زمان بیشتری را بیرون از منزل می‌گذرانند و ارتباطات زوجین در بیرون از منزل افزایش یافته است، زن و مرد خلاءهای عاطفی‌شان را بیشتر در خارج از منزل پر می‌کنند. همچنین رسانه‌های فرهنگی بخشی از وقت فرد را پر می‌کنند؛  امروزه مشارکت اجتماعی افراد با شرکت در باشگاه‌ها و کلاس‌های مختلف نیز  افزایش یافته است؛ همه این عوامل می‌تواند از عوامل عمومی افزایش طلاق عاطفی در سالهای اخیر محسوب شود.

دهقان تصریح کرد: براساس مصاحبه حضوری اینجانب با زوجین، به نظر می‌رسد طلاق عاطفی مربوط به ارتباطات ضعیف بین زوجین است به طوری که انتظاری که یکی از زوجین از روابط طرفین داشته زیر سوال می‌رود، به راحتی گزینه‌های جایگزینی پدید می‌آید و برای پر کردن خلاءهای عاطفی به سراغ گزینه‌های جایگزین می‌رود.

وی درباره میزان تاثیر مشکلات اقتصادی در بروز این پدیده، گفت: از آنجایی که در گذشته نیز مشکلات اقتصادی در خانواده‌ها وجود داشته، نمی‌توان گفت مشکلات اقتصادی در بروز طلاق عاطفی تاثیرگذار است؛ امروز توقعات افراد افزایش یافته است، به عبارتی دیگر زمانی که طرفین یکدیگر را درک نکنند یا توقعات بیش از حد داشته باشند مشکلات اقتصادی نمود پیدا می‌کند.

دهقان ادامه داد: مصرف مواد یا ارتباطات غیراخلاقی خارج از چارچوب ازدواج، می‌تواند عامل طلاق عاطفی زوجین باشد؛ افراد با آزادی‌های بی حد و حصر و آزادی‌هایی که خودشان آزادی می‌نامند در حال پر کردن خلاهای عاطفی شان هستند.

این مدرس دانشگاه تصریح کرد: زمانی که زوجین به دلیل باورهای فرهنگی یا فشار خانواده یا حفظ آنچه خود آن را آبرو می‌نامند مجبورند کانون خانواده و فرزندانشان را از آسیب‌ها حفظ کنند و طلاق قانونی صورت نگیرد در نتیجه به جای حل کردن مشکل، از طریق ارتباط نداشتن و نادیده گرفتن یکدیگر کانون خانواده خود را حفظ می‌کنند.

این مدرس دانشگاه عنوان کرد: نهادهای دولتی در زمینه پیشگیری از طلاق عاطفی، نمی‌توانند کار خاصی انجام دهند چرا که در بسیاری از اوقات، افراد آن را بروز نمی‌دهند و زن و مرد برای حفظ ظاهر در میهمانی‌ها حاضر می‌شوند و یا با هم به خرید می‌روند، بنابراین هر یک از زوجین زندگی و روابط خودشان را دنبال کرده و تنها ظاهر را حفظ می‌کنند.

وی یادآور شد: نهادهای دولتی از طریق فرهنگ سازی، برگزاری کلاس‌های آموزشی، مشاوره خانواده و جلسات مشاوره گروهی، تبلیغات و توزیع بروشور می‌توانند این آسیب اجتماعی را برای مردم بیان کرده و راهکارهایی ارایه دهند.

سال‌های سوم و چهارم ازدواج، بیشترین زمان وقوع طلاق عاطفی

"حسینعلی دهقانی زاده"، کارشناس مسوول دفتر مشاوره اداره کل بهزیستی استان یزد معتقد است: طبق تحقیقات و مستندات، فرزندانی که در فضای سرد طلاق‌های عاطفی پرورش می‌یابند، آسیب پذیری بیشتری نسبت به فرزندان حاصل از طلاق‌های رسمی دارند.

وی در گفت‌وگو با خبرنگار ایسنا - منطقه یزد - اظهار داشت: یکی از عوامل ضعف در مهارت های ارتباطی زوجین، صحیح اجرا نشدن مسایل عاطفی است؛ تنش‌ها و درگیری‌های زیاد نیز باعث خستگی عاطفی و در نتیجه طلاق عاطفی می‌شود.

دهقانی زاده، بی توجهی‌های عاطفی در بلندمدت، ازدواج‌های اجباری و یا با سطح شناخت پایین و مشکلات شخصیتی و روانی افراد را از دیگر عواملی دانست که منجر به طلاق عاطفی می‌شود.

این کارشناس مسوول، بیشترین زمان وقوع طلاق عاطفی را سال‌های سوم و چهارم ازدواج، عنوان و تصریح کرد: معمولا روزها و ماه‌های اول زندگی مشترک ماه عسل نامیده می‌شود و روابط مطلوب است؛ در مرحله بعد تنش‌هایی بین زوجین به وجود می‌آید؛ این افراد در صورتی که این تنش‌ها را با اعمال و رفتار صحیح حل کنند و این مرحله را با موفقیت بگذرانند،  ارتباط باثباتی بین آنها به وجود می‌آید؛ در غیر این صورت این تنش‌ها منجر به طلاق عاطفی می‌شود.

وی یادآور شد: ابراز عواطف یک مهارت خاص است که باید از طریق خانواده‌ها به فرزندان آموزش داده شود؛ بسیاری از افرادی که این مهارت را آموزش ندیده‌اند و یا در گذشته شکست های عاطفی را در خانواده تجربه کرده‌اند، نمی‌توانند عشق ورزی مطلوبی در زندگی مشترک داشته باشند.

این کارشناس ارشد مشاوره خانواده گفت: بهتر است زوجین تغییراتی در نگرش‌ خود نسبت به موارد عاطفی نشان دهند و با اهمیت دادن  و آگاهی از نیازهای عاطفی همسر خود و همچنین دادن هدیه در مناسبت‌ها، از همسر خود قدردانی کنند.

دهقانی‌زاده بیان کرد: نهادهایی مانند صدا و سیما و سازمان بهزیستی می‌توانند با ارایه فیلم و کلیپ و برگزاری دوره‌های آموزشی نقش اساسی در آگاهی و آموزش زوجین داشته باشند.