روان پرستار

برای ثبت و ضبط تجارب بیست ساله کار با بیماران بخش روان

روان پرستار

برای ثبت و ضبط تجارب بیست ساله کار با بیماران بخش روان

خیانت و بی وفایی یا تعدی و تجاوز به خانه همسایه؟!


از در درمانگاه در مرکز درمانی بهداشتی آمد تو و گفت خانوم اینکه همراهمه زنمه.و این دختر هم دخترمه.من سه تا بچه دارم.بهش بگین از زندگی من گورش را گم کنه بره بیرون چون تضمین نمی دهم که نکشمش.من جلو شما بهش میگم قبلا هم بهش گفته ام.بهش بگین راضی نشه جلوی بچه هاش......به خاطر بچه هاشم که شده بره.برای آینده شون بده.من تا رو فرم هستم بره و دیگه پیداش نشه.دیگه نمی خوام ببینمش.

گیج میشم .میگم چرا نمی نشینید آقا؟میگه آخه اومدم در حضور شما همینو بهش بگم و برم.میگم آهان .پس عجله دارید.خب.اینجا که محضر و دفتر ثبت طلاق و ازدواج و یا داگاه نیست که نیاز به شهود باشد.حالا میشه من هم بدونم موضوع چیه؟.با چشمانی از حدقه بیرون زده میگه:  ازایشون بپرسید.میگم : خانوم میشه شما بگین موضوع چیه؟ساکت میمونه. و من منتظرم تا یکی از آن دو زبان باز کند .بالاخره خود آقاهه میگه این زن من با مرد همسایه..........

بعد میگه خودت بگو.خانومش میگه نه خودت بگو .تو را خدا بذار پیش بچه هام بمونم .منو از اونا جدا نکن .کاریه که شده.شستم خبر دار میشه که موضوع چیه .قضیه ناموسی است و این مرد فکر کرده اینجا دادگاهه و یا من قاضی ام.

به خانومه میگم : خانوم چه اصراری داری باهاش زندگی کنی؟ میگه آخه خانوم آدم واسه یه اشتباه باید قید همه زندگیش را بزنه؟میگم ایشون واقعا ناراحته.اینکه چقدر حق داره من صلاحیتش را ندارم بگم ولی مطمئنم وقتی میگه که......

میگم ببخشید لازم نیست ادامه بدین .میتونید با همکارم ادامه بدهید بفرمایید اتاق کنار جناب آقای.....ایشون با سابقه تر با تجربه تر از من هستند به علاوه آقایی هستند که درک آقایون واسه شون راحت تره.

موضوع ازین قرار بوده این خانواده از ده به شهر مهاجرت می کنند و در منطقه ایی فقیر نشین خانه ایی اجاره میکنند که در این بن بست همه خانواده ها با هم ارتباط خانوادگی بر قرار کرده اند .پس از مدتی عزلت گزینی بنا به اصرار خانوم خانه همسرش متقاعد می شود او هم یکی از افرادی باشد که باهم رفت و آمد می کنند پس از یکی دو سال رفت و آمد خانوادگی زمانی که آنها کاملا با کم و کیف زندگی یکدیگر آشنا می شوند روزی در غیاب مرد خانواده مرد همسایه.....

زن بدون کم و کاست همه چیز را با همسرش در میان می گذارد و پس از درگیری فیزیکی که پیش می آید و  دادگاه و پزشک قانونی .وووو

اکنون این مرد دیگر نمی خواهد با چنین همسری زندگی را ادامه دهد .روح بچه های خانواده از موضوع بی خبر است و پدر میخواهد ازاین شهر به جایی دیگر مهاجرت کند و خودش ، فرزندانش را بزرگ کند و ...ولی گویا این زن مرگ به دست همسرش را به زندگی در روستایشان به تنهایی و در ابهام ترجیح می دهد ولی آیا به راستی چرا؟

این موضوع همواره ذهن مرا به خود مشغول داشته که روابط خانوادگی با دیگران تا چه حد باید.....؟

بارها سعی کرده ام مرز بین عفاف و بی عفتی را مورد شناسایی قرار دهم .بارها از اینکه عقب ماندگان ذهنی مورد آزار افراد ضد اجتماع قرار گرفته اند دلگیر بوده ام ..........

آری من ازاینکه بخواهم برای آنها راه حل ارائه دهم عاجزم.سرم به شدت درد گرفت .و تا مدت یک هفته چشمانم مات و مبهوت ایستاده بود که.....؟

گویند آب که واره را ببره دیگه برده .پس سعی کنید هرگونه راه نفوذ آب بر واره را سد کنید*

--------------------------------

واره=قطعه گِل بزرگی  است که با آن مسیر یه راه آب(جوی) را در بین قطعات مزرعه می بندند تا آب فقط به قسمت های مورد نظر جاری شود

مهار فیزیکی بیمار روانی

مهار فیزیکی بیمار روانی

بعضی اوقات لازم است برای جلوگیری از آسیب بخود یا دیگران وارزیابی کافی، دست وپای بیمار را ببندیم

. این امربخصوص درمواقعی که بیمار شدیدا"تحریک پذیر بوده ویا دارای افکار تهاجمی یا خودکشی می باشد ،ضرورت می یابد.

برای بستن بیمارحضور تیم آماده ضروریست.

تعداد افراد همکاری کننده در این امر باید حداقل 4 یا ترجیحا" 5 نفر باشد ودرصورت نیاز از سایرین نیز کمک میگیریم ودچار غرور نمیشویم.

بسته شدن بیمار باید با نظارت سرپرستاریا مسئول شیفت باشدتا از سلامت کار وبیمار مطمئن گردد.

سالمترین ومطمئن ترین نوع مهار، استفاده از بندهای چرمی نسبتا"پهن برای چهاراندام است.بهتر است بیمار را روی تخت خوابانده یک دست در یکطرف ودست دیگر بالای سر با بند مهارگردد وپاها را  ازهم باز کرده وهریک جداگانه بسته شود. سر اندکی بالاتر از بدن قرار گیرد تا خطر آسپیراسیون وهمچنین احساس آسیب پذیری ونگرانی بیمار کاهش یابد.علت بسته شدن دست وپای بیمار را بعداز مهار باید برای او به آرامی توضیح داد تااز ترسش کاسته شود واحساس نکند که این امر جنبهء تنبیهی یا خصمانه دارد.

.نحوه بسته شدن باید طوری باشد که به عروق واعصاب بیمار صدمه ای وارد نشودبه شکلی که در صورت لزوم بتوان مایعات وریدی را به او تزریق کرد.بندها باید بطور منظم کنترل شوند تا اختلال در جریان خون بیمار ایجاد نشود واگردیگر نیازی به مهار بیمار نباشد دراولین فرصت ممکن، بندها باز شوند.بندها بدون نظارت درمانگر یا سرپرستار نباید از دست وپای بیمار باز شود. مهار فیزیکی باید با دستور کتبی پزشک باشد.

استفاده از دارو برای آرام سازی سریع:

دربخش  جهت آرام سازی بیمار از آمپول هالوپریدول وکلرپرومازین بصورت تزریق عضلانی طبق دستورپزشک استفاده میکنند.لزومی ندارد که باهرتزریق هالوپریدول ، از بی پریدین هم استفاده شود چون عوارض آنتی کلینرژیک  دارد وفقط در صورت نیاز (PRN)مورد مصرف قرارگیرد.

کلرپرومازین درزمره داروهای آنتی سایکوتیک باقدرت اثر کم است.عوارض اکستراپیرامیدال ناچیزی دارد ودر بیمارانی که به عوارض اکستراپیرامیدال داروها حساسند، داروی مناسبی میباشد.تزریق عضلانی کلرپرومازین به خاطر حجم زیاد آمپول معمولا دردناک است وبخصوص مواقعی که تزریقات مکرر لازم است ؛ برای بیمار ناراحت کننده میباشد.

توجه: کلرپرومازین در افراد مسن (موجب گیجی وکاهش هوشیاری میشود وسقوط وضربه به سر محتمل است )ونیز برای  بیماران باسابقه بیماری قلبی وصرع .(زیرا آستانه تشنج را پائین می آورد ) وآنهائی که احتمال ضایعه مغزی دارند وکسانی که فشار خونشان پائین است داروی مناسبی نیست.

باتوجه به اثرات کاهش دهندگی فشارخون  داروی کلرپرومازین،  قبل از تجویز باید فشار خون بیمار اندازه گیری شودودر صورت پائین بودن فشار خون از این دارو استفاده نگردد.اگربعلت تحریک پذیری شدید، بیمار امکان اندازه گیری فشار خون وجود ندارد مراقبتهای لازم برای احتمال کاهش یافتن فشارخون انجام ودر اولین فرصت پس از آرام شدن بیمار فشارخون وی اندازه گیری شودویا اصولا"در موارد مشکوک هیپوتانسیون یا سابقه افت فشارخون بدنبال تجویز کلرپرومازین از این دارو استفاده نگردد.

کنتراندیکانسیونهای مهارفیزیکی:

1-- شرایط شدیدا"وخیم جسمی و روانی(مگر با مراقبت کافی مستقیم)

2-بیماران دلیریومی یا مبتلا به دمانس که کاهش محرک های محیطی موجب وخامت حالشان میشود(مگربا مراقبت کافی ومستقیم)

3-بیمارانی که در انجام خودکشی شدیدا"مصرند.

4- بیمارانی که وابستگی شدید به دارو ومواد دارند دچار مسمومیت شدید شده یا به کنترل دقیق دوز اثر داروئی نیاز دارند(مگربا مراقبت کافی و مستقیم)

5- برای تنبیه بیماران یا راحتی وآسودگی کارکنان.

تهیه و تنظیم:حلیمه شیخلو کارشناس ارشد روان پرستاری مرکز آموزشی درمانی روانپزشکی اورمیه