روان پرستار

برای ثبت و ضبط تجارب بیست ساله کار با بیماران بخش روان

روان پرستار

برای ثبت و ضبط تجارب بیست ساله کار با بیماران بخش روان

آموزش روش صحیح غصه خوری


افسردگی، یک بیماری روانی ناشی از اختلالات مغزی و سیستم عصبی نیست، افسردگی، یک انحراف عاطفی است. به عبارت دیگر، افکار منحرف و فریب‏آلود، مجموعه‏ای از احساسات: غم و اندوه، عدم اعتماد به نفس، بی‏تفاوتی و بی‏حوصلگی، خستگی و ضعف، ناامیدی و... را تحت عنوان افسردگی به دنبال می‏کشند و قربانی خود را به طرف خودکشی سوق می‏دهند.


افکار غیرمنطقی، غیرواقعی و فریب‏آلود، میکروب و علت افسردگی هستند و چنانچه این افکار، تصحیح و اصلاح شوند، افسردگی نیز درمان خواهد شد.

احساس طبیعی غم و اندوه

غم و اندوه ، یک عکس‏العمل سالم و طبیعی در مقابل ضایعات، حوادث، ناامیدی‏ها و تغییرات بد زندگی است که ما اغلب، آن را سرکوب می‏کنیم.

 

ما برای حوادث اسفناک زندگی، برای بیماری‏ها یا برای هر سختی و مشقتی که در زندگی با آن رو به رو می‏شویم دچار غم و اندوه می‏گردیم.

ممکن است برای کاری که زمانی بر اثر ناپختگی و جوانی انجام داده‏ایم اکنون غصه‏دار شویم.

 متأسفانه بسیاری از ما نمی‏دانیم حالت صحیح و سالم غصه خوردن چگونه است و چه‏طور باید با آن برخورد کرد و چه‏طور آن را ارضا کرد ، و از دل بیرون راند؟ ما به خود ، اجازه گریه کردن نمی‏دهیم

و غم و غصّه ی خود را انکار می‏کنیم.

 ما می‏ترسیم اشکمان جاری شود

 و دردها را بیرون بریزیم.

 در نتیجه، این عواطف را در سینه حفظ کرده ، هیچ وقت از آنها فارغ نمی‏شویم. آنها با فشاری که روی فکر و قلب ما وارد می‏سازند، رفتار و اعمال روزمره ی ما را از مسیر طبیعی منحرف می‏سازند،

 به‏گونه‏ای که به عوارضی چون «افسردگی» دچار می‏شویم. روان‏شناسان معتقدند که راه سالم برخورد با غم و اندوه، این است که: «هیچ وقت، فرصت گریه کردن را از دست ندهید».


نسخه قطعی درمان: خداباور

بینش خداباورانه و توحیدی می‏گوید که اگر تنها شَوم، باز هم خدا هست

 او جانشین همه نداشتن‏هاست.

شخص خداباور می‏گوید: من دوستی شنوا، بینا، دانا و مهربان دارم که «بر هر چیز تواناست»(۴) و آن دوست و یاور خوب، «برای ما کافی است».(۵)

شناخت‏درمانی می‏گوید: «با پیش آمدن حادثه‏ای ناگوار، آن را تعمیم ندهید و همیشه منتظر حادثه بدی نباشید. دلیلی ندارد که اتفاق گذشته، باز تکرار شود». اما بینش توحیدی می‏گوید:

«
خداباوری ، حصار امنی است که هر که در پناه آن قرار گیرد، هیچ گزندی را توانایی غلبه بر او نیست».)

شناخت درمانی می‏گوید: «کامل‏گرایی و همه چیز را در حد بهترین خواستن، مایه رنج است».

 و بینش توحیدی می‏گوید: «هر پدیده و شی‏ء در جهان، نابودشدنی است مگر آن که رو به‏سوی او دارد.

هیچ‏کس و هیچ‏چیز جز او بهترین نیست و او تنها ربّ اعلی و سزاوار دوست داشتن و پرستیدن است».

شناخت درمانی ممکن است نگرانی ما را از پاره‏ای مسائل برطرف کند، ولی نمی‏تواند اضطراب و افسردگی را ریشه‏کن کند.

تنها خدا، صاحب و ناخدای این کشتی توفان‏زده است که می‏تواند انسان، این مسافر بی‏قرار را ـ که گرفتار کشمکش‏های درونی و بیرونی است ـ ، آرام کند.

تنها برداشتن بینش‏های غلط (نفی خدایان دروغین)، موجب رستگاری نیست، بلکه باید بینش خداباورانه به دنبال آن، مطرح و جایگزین شود ، یعنی ارزش‏های فطری و خدایی، جانشین الهه‏ها و ارزش‏های دروغین شود.

آنچه امروزه با عنوان برنامه‏ریزی عصبی ـ کلامی تحت عنوان اداره مغز مطرح می‏شود، در اسلام، با فلسفه و مفهومی بسیار عمیق‏تر، عنوان شده است.

اسلام می‏خواهد ما اداره‏کننده ی احساسات، عواطف، افکار و تمایلات خود باشیم، نه آنها مدیر ما.(۸)

مذهب و خود ملامتگری
کلیه مذاهب می‏خواهند که ما انسان‏هایی شاد و سرشار از نشاط باشیم و یکدیگر را دوست بداریم. به هنگام خطاکاری، ایمان و اعتقادمان به ما می‏گوید ، چون انسانیم مرتکب اشتباه می‏شویم. ما باید خود و حتی کسانی را که علیه ما کارشکنی می‏کنند ، ببخشیم.در انجیل آمده: «همسایه‏تان را چون خود دوست بدارید». این عبارت در آنِ واحد به دو نکته اشاره می‏کند: دیگران را دوست بدارید : اما خودتان را نیز دوست بدارید. به تعبیری « نه دیگران را سرزنش کنید و نه خود را».

تمام مذاهب به این حقیقت پی برده‏اند که آدمی، موجودی ضعیف است و با وجود تلاش‏های فراوان، باز هم گاهی مرتکب گناه می‏شود. البته ممکن است بتواند رفتارهای اعتراض برانگیزش را به مقدار قابل توجهی کاهش دهد ، اما هرگز قادر نیست آن را کاملاً متوقّف کند. وقتی خداوند ، رفتار نادرست را بر ما می‏بخشد، آیا ما نباید با خویشتن مهربان و سخی باشیم؟

شما با پیروی از تعلیمات مذهبی خود هیچ گاه دچار افسردگی ناشی از خود ملامتگری نخواهید شد. این، الگوی کاملی از همسویی مذهب و روان‏شناسی است، زمانی که در کنار یکدیگر قرار می‏گیرند.

http://ravanshenasan.mihanblog.com/post/21

راه های مقابله با استرس

استرس‌ عبارت‌ است‌ از واکنش‌های‌ فیزیکی‌، ذهنی‌ و عاطفی‌ که‌ در نتیجه‌ تغییرات‌ و نیازهای‌ زندگی‌ فرد، تجربه‌ می‌شوند. تغییرات‌ می‌توانند بزرگ‌ یا کوچک‌ باشند. پاسخ‌ افراد به‌ تغییرات‌ زندگی‌ متفاوت‌ است‌. استرس‌ مثبت‌ می‌تواند یک‌ انگیزش‌ دهنده‌ باشد در حالی‌ که‌ استرس‌ منفی‌ می‌تواند در زمانی‌ که‌ این‌ تغییرات‌ و نیازها، فرد را شکست‌ می‌دهند، ایجاد شود.

برای مقابله با استرس‌ها یا فشارهای روانی، راهکارهای مختلفی وجود دارد که شیوه مدیریت صحیح، آنها را به ما می آموزد.

با رعایت و بکارگیری این روش‌ها، می توانیم علاوه بر حل یا کم کردن مشکلات به آرامش پایدارتری دست یابیم :

* عوامل استرس زا را کم کنیم

عوامل بی شماری ممکن است باعث استرس ما شوند که باید آنها را شناخته و سعی کنیم از زندگی خود حذف کنیم. برای مثال، اگر شلوغی موجب ناراحتی ما می شود، زمانی را برای خرید انتخاب کنیم که خلوت باشد.

* از وقایع اطراف خود با اطلاع باشیم

بی اطلاعی و نادیده گرفتن حوادث و وقایع اطرافمان، دلیل بر شادی و عدم وجود مشکل نیست. گاهی اوقات آن چه ما بعلت عدم آگاهی از اصل موضوع در ذهن خود تصور می کنیم، بسیار بدتر و ناراحت کننده تر از آن چیزی است که واقعا" اتفاق افتاده است.

* از وضعیت جسمی خود آگاه باشیم

از نشانه های پریشانی در خود از قبیل سردرد، آشفتگی، درد معده، نداشتن تمرکز، سرماخوردگی، خستگی زیاد و ... مطلع باشیم. زیرا این علائم می توانند نشانه های استرس باشد که باعث اختلالات جدی تر از قبیل: زخم معده، فشار خون بالا، بیماری های قلبی و..... باشند.

*برنامه های زندگی را اولویت بندی کنیم

هنگامی که با انبوهی از مشکلات به طور همزمان روبرو هستیم، به آسانی در مقابل آنها به زانو در آمده و از حل آنها عاجز می شویم. زیرا آشفتگی و بی نظمی، در کارها و برنامه ها می تواند تولید استرس کرده، یا نقطه ای برای شروع آن از شکست طرح های ناتمام می شود. اولویت بندی مسائل به ترتیب اهمیت و بررسی آنها به ما این امکان را می دهد که به هر کاری در زمان و مکان خود رسیدگی کنیم، بهتر است که طرح‌ها را یکی بعد از دیگری به انجام برسانیم.

از ارتباط با افرادی که سبب استرس ما می شوند دوری کنیم. یا اگر دوری کردن از این افراد برایمان مشکل است، می توانیم ارتباط خود را با او در جمع برقرار کنیم .

* وقت خود را تنظیم کنیم

کارهای روزمره خود را به ترتیب اهمیت و مدت زمان آنها یادداشت کنیم، با این کار در می یابیم وقت خود را چگونه تنظیم کنیم تا همیشه کارهایمان به موقع انجام شود. اگر وقت کافی برای انجام تمام فعالیت های مورد نظر و مهم خود نداریم، شاید بیش از حد و بیهوده تلاش می کنیم.

* شب ها به موقع و به اندازه کافی بخوابیم

بدن انسان برای تجدید قوا به خواب کافی و لذت بخش نیاز دارد. شب به موقع بخوابیم و تا دیروقت بیدار نباشیم. هنگام خواب بهتر است به سمت چپ خود بخوابیم و نفس عمیق بکشیم. در این حالت سوراخ راست بینی تحریک و سمت راست بدن فعال تر می شود. زیرا سمت راست، قسمت فعال بدن است.

* عادت های استرس زای خود را تغییر دهیم

ما از عادت های خوب و بد خود اطلاع داریم و آنها را خوب می شناسیم. می توانیم آنهایی را که موجب آزار روحی ما می شوند را ترک کنیم. یا اگر ترک آنها مشکل است سعی کنیم از حال و هوای آن عادت خود را خارج کرده یا مسیر فکر خود را تغییر دهیم.

* از معاشرت با افراد استرس زا بپرهیزیم

از ارتباط با افرادی که سبب استرس ما می شوند دوری کنیم. یا اگر دوری کردن از این افراد برایمان مشکل است، می توانیم ارتباط خود را با او در جمع برقرار کنیم.

* از رقابت با دیگران خودداری کنیم

رقابت با دیگران در کار، شغل، مقام، زندگی و مخصوصا" تجملات و ظواهر، می تواند یکی از منابع اجتناب ناپذیر استرس یا فشار روانی باشد شاید هم افرادی را بشناسید که کار می کنند تا حسادت و خشم دیگران را برانگیزانند ولی در واقع استرس حاصل از حسادت و رقابت، به خود فرد تحمیل می شود.

* از تکنولوژی درست استفاده کنیم

وسائلی مانند موبایل، کامپیوتر،.... باعث می شوند که طی یک روز بیش از حد کار و فعالیت انجام دهیم. قبل از خرید وسائل و تجهیزات جدید مطمئن شویم که این وسایل به پیشرفت موقعیت فعلی ما کمک می کند.

* به چشمان خود استراحت بدهیم

اگر مدت طولانی به تلویزیون یا مانیتور نگاه می کنیم باید به چشمان خود استراحت دهیم هر چند کم. در این زمان به فضای سبز، آسمان یا درختان خیره شویم. اگر در دسترس نیستند می توانیم یک عکس یا پوستر بر روی دیوار نصب کنیم که بیشتر رنگ های آبی و سبز در آن به کار رفته باشد. این رنگها بسیار آرام بخش هستند.

* مشکلات را بپذیریم

باید پذیرفت که برخی اوقات شرایط طاقت فرسایی در زندگی پدید می آید و کاری نیز از دست ما بر نمی آید. در این شرایط باید با صبر و پذیرش مشکل و دگرگون کردن موقعیت، بار عاطفی مشکل را کم کنیم.

* ورزش کنیم

تحقیقات نشان داده است که ورزشکاران از استرس و افسردگی کمتری نسبت به دیگران برخوردارند. همچنین برنامه تمرینات هوازی باعث بهبود حالات افسردگی، اضطراب، آشفتگی فکری و خستگی شدید می باشد. یک پیاده روی تند و سریع به مدت 40 دقیقه میزان استرس را بطور متوسط تا 14 درصد کاهش می دهد.

مثبت فکر کردن باعث آرامش فکر می شود، که این امر می تواند با تغییرات فیزیولوژیک که هنگام بوجود آمدن استرس اتفاق می افتد، مقابله کند، بسیاری از استرس هایی که تجربه می کنیم از احساسات منفی اطرافمان ناشی می شوند

* قدم بزنیم

در تحقیقاتی که در دانشکده پزشکی دانشگاه استنفورد در سال 2002 انجام گرفته، آمده است افرادی که چهار بار در هفته پیاده روی می کنند، استرس کمتری دارند و را حت تر می خوابند.

* بطور صحیح تنفس کنیم

تنفس صحیح باید به این صورت باشد: دم ( دادن هوا به ریه ها ) یک شماره، نگهداشتن نفس چهار شماره ، بازدم ( بیرون فرستادن هوا از ریه ها ) دو شماره .

* به تغذیه خود برسیم

خوردن مناسب بسیار مهم است. زیرا انرژی مورد نیاز بدن را تامین می کند و کمتر دچار حالت عصبی یا فشار روانی می شویم. همیشه از مواد غذایی سبوس دار، میوه، ترکیبات کربوهیدرات، سبزیجات و حبوبات ثابت ماندن اندازه ی قند خون شده و کمتر خسته می شویم. از مصرف زیاد نمک، چربی، خوراکی های سرخ شده و مواد قندی ساده که به آزاد شدن اپی نفرین کمک و باعث عدم مقاومت بدن در برابر فشار روانی می شود خودداری کنیم. به مقدار کافی آب بنوشیم و از مصرف زیاد قهوه، چای و نوشابه های گازدار تا حد امکان پرهیز نماییم.

* روابط اجتماعی خود را گسترش دهیم

هنگامی که تحت استرس یا فشار روانی هستیم، بطور غریزی تمایل داریم که به گوشه تنهایی پناه ببریم. کاری اشتباه تر از این وجود ندارد، چون گوشه گیری باعث می شود تا حواس خود را بیشتر روی مشکلات و افکار منفی متمرکز کنیم که به جای حل آن به تشدید استرس کمک می کند.

* هیجانات سرکوب شده خود را تخلیه کنیم

متخصصان معتقدند عمل ساده افشای خود باعث تسکین فشار روانی می شود. نوشتن احساساتمان در دفترچه یا صحبت کردن در نوار کمک می کند تا فشار روانی ناشی از رویدادهایی مثل از دست دادن شغل و ... کم شده و راحت تر و منطقی تر درباره راه حل های مشکلاتمان بیندیشیم.

* مثبت بیندیشیم

مثبت فکر کردن باعث آرامش فکر می شود، که این امر می تواند با تغییرات فیزیولوژیک که هنگام بوجود آمدن استرس اتفاق می افتد، مقابله کند، بسیاری از استرس هایی که تجربه می کنیم از احساسات منفی اطرافمان ناشی می شوند. اندیشیدن به اشخاص یا چیزهایی که به آنها عشق می ورزیم آثار خوبی را برجای می گذارد.

*روی موضوع آرامش بخش تمرکز کنیم

اگر افکارمان به دام اوضاع و احوال نگران کننده ای اسیر شد، سعی کنیم با انحراف افکار روی موضوع های آرام بخش مانند یادآوری خاطرات لذت بخش و یا دقت در تصاویر زیبا، از افکار منفی دوری کنیم.

چطور با انتقادهای منفی کنار بیاییم ؟

زهره بانی:

آگاهی نظرات و انتقادات دیگران، به شرط اینکه از روی غرض ورزی نباشد، می‌تواند بسیار سازنده بوده و باعث رشد و بهبود کار بشود

آیا تا به حال نظر کسی را در مورد یکی از کارها و آثار خود پرسیده‌اید؟ مثلا، ممکن است نظر کسی را در مورد آهنگی که نوشته‌اید یا نقاشی که کشیده‌اید، بپرسید. اگر شما خواهان شنیدن نظرات دیگران در مورد بازخوردهای کارهایتان هستید، پس باید تحمل شنیدن و پذیرش هر نوع نظر منفی را داشته باشید.

حقیقت این است که برای هر کسی شنیدن یا خواندن نظرات منفی در مورد کارش، سخت است. شنیدن نظرات منفی در مورد کار یا اثر یک نفر، می‌تواند به راحتی به اعتبار و قدر شخصی فرد ضربه بزند و باعث ایجاد احساس بی لیاقتی دز فرد شود.

اما بسیاری هنرمندان و نویسنده‌های به نام یا حتی شرکت‌های مطرح و بزرگ، علیرغم شنیدن و خواندن انتقادات تند و صریح، موفق شده‌اند. پس چگونه بیاموزیم که بدون اینکه به هم بریزیم، انتقادات منفی را بپذیریم؟

1- فقط شما پیوند عاطفی با کار و اثر خود دارید

وقتی یک اثر جدید خلق می‌کنید، طبیعی است که به آن افتخار کنید. اگر این کار در حد رنگ آمیزی نرده‌ها یا حصار یک باغ باشد، باز هم یک رضایت خاطری در شما ایجاد می‌شود. هرقدر کاری که انجام می‌دهید وقت و انرژی بیشتری از شما بگیرد و بیشتر روی آن کار کنید به همان اندازه بیشتر به آن افتخار می‌کنید و به آن وابسته می‌شوید.

طبیعی است که کسانی که شما از آنها می‌خواهید تا نظرشان را در مورد کارتان بگویند، پیوند احساسی همانند شما با کارتان نداشته باشد. شما نظر آنها را خواسته‌اید، آنها هم نظرشان را می‌گویند.

آنها ساعت‌ها وقت‌شان را مثل شما روی آن کار نگذاشته‌اند، بنا بر این نظر آنها بی‌طرفانه و بی تعصب است. پس به جای اینکه در قبال نظریات منفی موضع گیری کنید، سعی کنید شما هم به کارتان از دریچه دید کسی که تعصب خاصی ندارد، نگاه کنید.

2 - اکثر مردم دشمنی ندارند

اگر کسی در مورد کار شما نظر منفی داد، به راحتی می‌توانید متوجه منظور او بشوید.

مسلما اکثر مردم با نیت بد و از روی دشمنی نظر بد نمی‌دهند. بلکه بیشتر کسانی که حتی نظر خوبی نمی‌دهند با هدف و نیت کمک به شما در جهت پیشرفت کارتان اینگونه اعلام نظر می‌کنند. البته اغلب کسانی که با این نیت مثبت، شما را نقد می‌کنند حتما لااقل به یک نکته مثبت کار اشاره می‌کنند زیرا قصد رنجاندن شما را ندارند بلکه می‌خواهند به تمام توانایی‌های بالقوه خود نایل شوید.

این تیپ آدمها اگر کار شما به نظرشان کاملا وحشتناک و بد برسد، احتمالا از اعلام نظر خودداری می‌کنند.

3 - منفی‌ها را به مثبت تبدیل کنید

وقتی کسی انتقاد سازنده‌ای از کار شما می‌کند، اگر به آن با ذهنیت درست نگاه کنید می‌توانید آن انتقاد منفی را به نقطه نظری مثبت تبدیل کنید.

به عنوان مثال، تصور کنید کسی در مورد داستان کوتاهی که شما نوشته‌اید بگوید " به اندازه کافی توصیفی نیست" شما می‌توانید با خودتان بگویید" تو تصور خوب و کافی برای نوشتن یک داستان کوتاه نداشتی"، که با این شیوه فقط به ارزش‌های خود آسیب وارد می‌کنید.

در این موقعیت بهتر است دست به کار شده و با اعمال تغییرات لازم و رفع اشکالات آن، یک داستان کوتاه توصیفی خوب از آن بسازید.

زمانی که شما از یک انتقاد منفی یک استفاده مثبت ‌کنید، می‌بینید که می‌توانید به چیزهایی بزرگ‌تر از تصورات خود دست پیدا کنید.

4 - بدخواهان را نادیده بگیرید

گرچه همانطور که اشاره شد بیشتر مردم از روی بدخواهی و دشمنی کار شما را نقد نمی‌کنند، اما همانطور که هر قانونی استثنا دارد، کسانی هم هستند که از روی بدخواهی طوری رفتار می‌کنند که در دیگران احساس بدی ایجاد می‌کنند و انتقادات این آدمها معمولا به نیت ممانعت از پیشرفت و موفقیت دیگران است.

این نوع انتقادها احتمالا به علت این است که این آدمها هیچوقت در زنددگی خویش موفقیتی نداشته‌اند. به همین دلیل هیچگاه نباید توقع داشته باشید در قبال کارهای شما مثبت برخورد کنند.

در مواجهه با این انتقادات غرض ورزانه بهترین کار نادیده گرفتن آن است. همت خود را بر انتقادات سازنده بگذارید که ارایه کنندگان آن خواهان رشد و موفقیت شما هستند.