روان پرستار

برای ثبت و ضبط تجارب بیست ساله کار با بیماران بخش روان

روان پرستار

برای ثبت و ضبط تجارب بیست ساله کار با بیماران بخش روان

دکتر صادقی روان پزشک

– نزدیک دو سال است که من بیماری اضطراب دارم . وقتی هم که اضطراب می گیرم فکر من مشغول می شود . آیا می توانم روزه بگیرم یا خیر؟ در ضمن الان دو سال است که دارو مصرف می کنم . البته خیلی بهتر شده ام . در سال قبل هم روزه گرفتم و مشکلی نداشتم .
پاسخ – این خانم مصداق صحبت های ما است . موارد اضطراب ، جزو مشکلات خفیف روان پزشکی است . ایشان تحت درمان بوده ، دو سال است که دارو می خورند و بیماری ایشان کنترل شده است . ما توصیه می کنیم که از کلمه ی دیوانه استفاده نکنند. چون یک انگ و بار منفی در افراد دارد . همیشه هم توصیه کرده ایم که در فیلم ها و سریال ها از اینگونه کلمات استفاده نشود . اینکه نگران هستند که بیماری ایشان به یک فرم شدیدتری از بیماری های اعصاب و روان تبدیل شود، نشان از یک نوع اضطراب دارد . ولی علم و تجربه نشان داده که این افراد اتفاقاً بسیار دقیق ، محتاط و منظم بوده و هیچگاه تشدید بیماری در ایشان رخ نمی دهد . همیشه هم باید به خود متذکر شوند که من از این فکر ها زیاد می کنم اما هیچکدام از این اتفاقات و دلشوره هایی که برای خود و دیگران و همینطور دنیا متصور بودم اتفاق نیفتاده و اینها همه نگرانی های من است تا واقعیت های بیرونی . خوشبختانه بیماری ایشان در حال کنترل است . و در گذشته نیز توانسته اند روزه داری کنند .بنابراین امسال هم به نظر نمی آید که منعی برای روزه داری داشته باشند . ایشان از دسته بیمارانی هستند که اولاً به این خاطر که بیماری ایشان خفیف است ، دوماً چون بیماری کاملاً با درمان کنترل شده و سوماً سابقه ی قبلی نشان می دهد که ایشان در روزه داری موفق بوده اند و مشکلی هم پیش نیامده ، در مجموع به نظر می آید که امسال هم می توانند این یک ماه را روزه بگیرند و مشکل خاصی هم برایشان پیش نیاید. البته اینکه پرسیدند تا چه زمانی درمان می شوند باید گفت که بیماری های اعصاب و روان خیلی شبیه دیگر بیماری های بشر هستند . در تقسیم بندی کلی ما دو دسته بیماری داریم. یکی بیماری هایی که خوب می شوند و علاج پیدا می کنند . مشخصه ی آن بیماری های عفونی است . بیماری هایی مانند سرماخوردگی ، تب مالت ، حصبه وسل ، که یک دوره ای داشته و بعد ازآن با درمان، میکروب از بدن خارج شده و فرد بهبودی پیدا می کند . دسته ی دیگر بیماری هایی هستند که نیاز به جراحی دارند. مثلاً اگر فرد دچار آپاندیسیت یا مشکل کیسه ی صفرا شود ، جراح آن عضو را بر می دارد و مشکل حل میشود . ولی اکثر بیماری های بشر طولانی مدت است . یعنی فرد باید مدتی با آنها کنار بیاید. مثلاً من سال ها است که از عینک استفاده می کنم . نمره ی آن نیز گاهی اوقات کم و زیاد می شود . دید من نیز با شما که عینک استفاده نمی کنید مسلماً متفاوت است . یعنی یک مقدار نواقصی دارد اما راضی هستم و مشکلی هم ندارم . یا مثلاً فردی که دچار بیماری فشار خون است و یا مبتلا به دیابت است . این افراد باید به طور طولانی مدت از داروی خود استفاده کنند . بیماری های اعصاب و روان نیز معمولاً به یک مقدار زمان نیاز دارد . بیمار نباید عجله کند ، کم کم بهبودی پیدا خواهد کرد . شاید لازم باشد که بیمار مدت طولانی تری درمان را ادامه دهد . مهم این است که کیفیت زندگی بیمار خوب باشد . از زندگی خود لذت ببرد و راضی باشد . بتواند کار خود را خوب انجام دهد . روابط او با دیگران خوب باشد و بقیه نیز از رفتار او راضی باشند . اینها معیارهای سلامتی است و شاید به قیمت این باشد که مدتی بیمار به صورت منظم دارو مصرف کند

مراقبت یک آتش نشان از فرد خودکشی کننده

از کجا بفهمیم میخواد خودشو بکشه؟
طرف به طور مستقیم میگه میخوام به این زندگی نکبت پایان بدم
یا به طور غیر مستقیم از بی فایده بودن تلاش کردن صحبت میکنه
در گذشته  هم  سابقه یک اقدام قبلی داشته
دنبال یه نقشه ،یه طرح است
وصیت نامه مینویسه

چیزاشو می بخشه که اعمالی هست که نشانه است
تفکر هذیانی گناه و فقرمن مسئول فقر مردمم
ادعا میکنه توهمات شنوایی داره که میگه :خودتو بکش
هر نوع رفتار مبنی بر خود تخریبی(فحش دان به خود زدن خود)
هر نوع اظهار نومیدی کردن

هدف ما برای مراقبت :مادامی که در کنار منه خودکشی نکنه
نوع مداخلات :
مستقیما از فرد بپرسید: آیا درباره از بین بردن خودت فکری کردی؟
نقشه ات چی بوده؟
وسیله اش را داشتی؟

برنامه مراقبتی:
محیط را امن کنیم وسایل خطر ناک مث طناب، کمربند تیغ و میخ ،سیخ، شیشه را از دسترس فرد دور نگه دارید
باهاش قرار بگذارید تا یه هفته خود داری کند
پس از پایان هفته بار دیگر قرار بگذارید خود داری کند باز تا یک هفته
بهش بگین :من به تو اطمینان دارم که چنین نمی کنی
ازش قول بگیرید: چنانچه افکار مربوط به خودکشی آمد سراغش،بیاد نزدتان کمک بخواد
فکر نکنید اونا تردید ندارند؛بلکه بدانید دچار تعارض اند شما بگین :"به من رجوع کن ،کمک بخواه"؛ میاد.
به بیمار کمک کنید راه های امیدواری را بیابد
اجازه دهید بیمار احساسات خصمانه اش را ابراز کند و برای تخلیه خشم و خصومت راه امنی را پیشنهاد کنید

به بیمار کمک کنید منبع اصلی خشم خود را بیابد

منابع ساپورتیو(حمایتی) او را نشانش دهید.
نشان ندهید گفته های بیمار را قبول ندارید

 و یا اینکه ترس هاش از نظر شما به جا نیست.
با بیمار وقت صرف کنید.

این احساس ارزشمندی به او می دهد
خب

بگویید :من موفق شده ام مانع خودکشی اش شوم

اگر :
دیگه نگوید" میخوام خودمو بکشم"
و بتواند منابعی را در خارج از بیمارستان برای دریافت کمک نام ببرد..