آقای دکتر، معیارهای ازدواج سالم و استاندارد، کداماند؟
ما هفت معیار برای ازدواج موفق داریم:
1-رشد عاطفی و فکری،
2-تشابه علایق و طرز تفکر،
3-تشابه مذهبی،
4-تشابه تحصیلاتی و طبقاتی،
5-تشابه طرز فکر به مسایل جنسی،
6-تشابه علاقه به زندگی
7-تشابه فرهنگ و آداب و رسوم.
جایگاه معیار سن کجاست؟
در خوشبینانهترین وضعیت
در مقام سوم و چهارم و با نگاه بدبینانه، در جایگاه پنجم و ششم قرار میگیرد.
سن مناسب ازدواج چقدر است؟
میگویند برای آقایان 25 و برای خانمها 22 سالگی.
البته به تجربه و پختگی طرفین بستگی دارد. بسیاری از افراد در جوانی، تجربه سالمندی را دارند و برعکس.
این موضوع به شرایط اجتماعی و خانوادگی افراد بستگی دارد.
اختلاف سن مناسب چقدر بهتره باشد؟
به صورت سنتی، گفته میشود اختلاف سن 4 تا 7 سال مناسب است اما باید به نکاتی توجه کنیم.
اولا خانمها زودتر به بلوغ عقلی و جسمی میرسند و در نتیجه پختگی روانی لازم را زودتر پیدا میکنند.
خانمها زودتر به بلوغ جسمی و جنسی میرسند و بهتر است به نیازهای آنان زودتر پاسخ داده شود.
موضوع دیگر، زایمان و بارداری است که در نتیجه آن طراوت و شادابی خود را زودتر از دست میدهند و تفاوتها آشکار میشود. نیازهای جنسی خانمها نیز زودتر فروکش میکند، در حالی که در آقایان حتی پس از 80 سالگی نیز نیاز به بچهدار شدن و ارتباط زناشویی وجود دارد.
موضوع دیگر، آمادگی زودتر زنان برای ازدواج و بلوغ اجتماعی است و بنابراین فاصله چهار تا هفت سال را میتوان پیشنهاد کرد که هماهنگی همسران بیشتر و احتمال بروز اختلاف کمتر است.
اگر اختلاف تحصیلات و طبقاتی و ... وجود نداشته باشد، با رعایت اختلاف سن مناسب، اختلاف همسران به حداقل میرسد.
اگر زن از مرد بزرگتر باشد، آیا ازدواج به شکست میانجامد؟
نمی شود اینطور گفت، چون اختلاف سنی مناسب فقط یکی از معیارهای ازدواج ایدهآل است اما دیده شده بلوغ زودرس دختران ممکن است مشکل زیادی را برای آنها به وجود بیاورد.
ممکن است بعضی موارد به طلاق انجامد یا مرد خانواده دو بار ازدواج کند و راههای ناصواب را در پیش گیرد.
البته مواردی هم وجود داشته است که زنی از مرد بزرگتر بوده و زندگی موفقی هم داشتند اما آنان آگاهانه با علم به نادرست بودن این کار، اقدام به ازدواج کردهاند و دوم اینکه از پیش آماده شدند که بسوزند و بسازند.
یعنی با اینکه آمادگی چنین ازدواجی را داشتهاند و با علاقه و عشق به یکدیگر ازدواج کردهاند، باز هم حالت بسوز و بساز است؟
واقعیت این است که عشق بیفرزانگی، دیوانگی است .
یعنی عشق بدون وجود عقل و تفکر، احتمال موفقیت ازدواج و زندگی را کم میکند.
اگر اختلاف سن کمتر از چهار سال، برای مثال یکی دو سال زن کوچکتر باشد، چطور؟ آیا موفقیت ازدواج را کم میکند؟
بهطور معمول، اختلاف سن یکیدو سال که زن کوچکتر باشد، خیلی بهتر از این است که خانم از آقا بزرگتر باشد.
ولی خیلی هم نباید اختلاف سن زیاد باشد و آقا هم نباید، برای مثال بیش از 10 سال از خانم بزرگتر باشد.
وجود فاصله فاحش سنی در ازدواج تاثیر زیادی بر زندگی در مقایسه با دیگر عوامل میگذارد.
این ازدواج یا محکوم به شکست است یا بسوز و بساز و در جوامع فرهنگی مانند جامعه ما با نارضایتی بیشتر خانمها همراه است.
چرا آقای دکتر؟
برای اینکه خانمها از نظر فرهنگی و اجتماعی، بسیاری از حمایت های خود را در هنگام جدایی از همسر، از دست میدهند و بسیاری از افراد جامعه ما دید بدی به خانم مطلقه در مقایسه با آقایی که طلاق گرفته دارند و در نتیجه بختهای بعدی خود را برای ازدواج کردن از دست میدهند.
اهمیت معیار سن چقدر است؟
در فرهنگ غنی خودمان از کفو هم بودن میگوییم و یکی از همین موارد، تشابه سن است. البته نه اینکه زن و شوهر به طور کامل مانند هم رفتار کنند یا در یک سن باشند بلکه در محدوده مشابه هم باشند.
به هر حال افرادی که در محدوده سنی نزدیک هم قرار دارند، تجربهها و خاطرههای یکسانی دارند و پیش زمینه فرهنگی مشابهی با یکدیگر برای صحبت و درد دل کردن خواهند داشت.
برای مثال، اگر آقایی خاطراتی را از دوران دفاع مقدس دارد اگر همسرش بسیار جوان باشد و چنین چیزی را به یاد نیاورد، دو دنیای متفاوت را برای دو طرف به وجود میآورد و خواستهها و جهانبینی و عقاید و سلایق متفاوتی خواهند داشت.
اگر برای مثال، دختر و پسری به یکدیگر علاقه شدیدی دارند و اختلاف سن حدود 10 سال دارند، آیا میتوانند با هم ازدواج کنند و میتوان گفت که خوشبخت میشوند یا باید به معیار سن، توجه بیشتری بکنند؟
ببینید، نباید فراموش کنیم که این اختلاف سنی که ما میگوییم قراردادی است و براساس تحقیقات آنها را پیشنهاد میکنند. اما ما سن عقلی و تقویمی داریم که سن عقلی میتواند کاملا بر سن تقویمی تاثیر بگذارد. برای مثال، دختر خانم 22 سالهای به اندازه خانم 35 ساله فکر و عمل کند و آقای 30 سالهای به اندازه مرد 24 ساله.
این موضوع را هم باید در نظر بگیریم چون بسیار مهم است و باید در هنگام ازدواج به این مورد هم توجه کنیم.
آقای دکتر، حال اگر خانوادهای تشکیل شده و اختلاف سنی مناسب را به علت ناآگاهی رعایت نکردهاند و دچار مشکل اختلاف سلیقه هستند، آیا میتوان کاری کرد که زندگی خوبی داشته باشند؟
بله، حتما راههایی را میتوان به کار برد تا نتایج منفی را کم کنیم و نتایج مثبت را افزایش دهیم. برای مثال، همسران را به اتفاق بخواهیم و به آنان بگوییم که نباید دنبال مقصر بگردند بلکه باید با کمک هم مشکل موجود را حل کنند و بدانند که چگونه رفتار هر کدام از آنان بر کل این رابطه اثر میگذارد.
در این فرآیند مهارتهایی مانند مهارت حل مساله و تعارض و مهارت خوب گوش کردن به همسران آموزش داده میشود.
این یعنی مشاوره زناشویی مفید و موثر و یافتن راههایی برای ارایه پاداشهایی به یکدیگر و اگر فرزندی هم باشد، خانواده درمانی هم انجام میگیرد.