روان پرستار

برای ثبت و ضبط تجارب بیست ساله کار با بیماران بخش روان

روان پرستار

برای ثبت و ضبط تجارب بیست ساله کار با بیماران بخش روان

راه های داشتن ذهنی باز و آرام در این دنیای آشفته

جمله‌هایی مثل «اعصاب ندارم!»، «دپرس شدم!»، «حال و حوصله خودمم ندارم!» و… دیگر آنقدر تکراری شده که شاید مفهوم واقعی و عمیق آ‌نها کمتر به نظر می‌آید.

اما حقیقت این است که حدود ۲۰ تا ۲۵ درصد جمعیت دنیا را آدم‌های افسرده تشکیل می‌دهند و  این آمار در شرایط مختلف کشورها، مثل زلزله، جنگ، تغییرات اقتصادی و اجتماعی و… بالاتر هم می رود. گفته می‌شود می‌شود  نزدیک به ۳۴ درصد تهرانی‌ها دچار این بیماری هستند. هرچند که آمار مربوط به بیماری‌های روانی وافسردگی در سطح جامعه ایران، حدود ۲۱ تا ۲۵ درصد است اما این مقدار اصلا کم نیست و بهتر است تا اوضاع وخیم‌تر از این نشده، همگی فکری به حال روان‌های پریشان مان کنیم!
۱- اول از همه اینکه به خودتان احترام بگذارید، با خود مهربان باشید و کمتر از خود ایراد بگیرید!
۲- برای علائق تان وقت بگذارید و برای رسیدن به آرزوهایتان نقشه بکشید.
۳- جدول حل کردن، باغبانی و ورزش را در برنامه روزانه‌تان قرار دهید.
۴- نواختن یک آلت موسیقی یا یک زبان خارجی را یاد بگیرید.
۵- مواظب سلامت جسمی تان باشید که سلامت روان تان را تا حد زیادی تامین می‌کند.

۶- غذاهای مغذی و مقوی میل کنید.
۷- سیگار و قلیان را ترک کنید؛ شما می‌توانید!
۸- آب زیاد بنوشید.
۹- باز هم ورزش کنید که افسردگی و استرس را تاحدبسیار زیادی کاهش می‌دهد.
۱۰- به اندازه کافی بخوابید؛ کمبود خواب میزان افسردگی را افزایش می‌دهد.
۱۱- دوستان خوب دوروبرتان جمع کنید! افرادی‌که روابط قوی‌خانوادگی و اجتماعی دارند، در کل سالم‌تر از افرادی هستند که روابط چندان قرص و محکمی ندارند.
۱۲- دوستان جدید پیدا کنید و در گروه‌های حمایتی مختلف (مثلا حمایت از بیماران، حمایت از مادران و… ) عضو شوید.
۱۳- بخشی از وقت و انرژی خود را صرف کمک به  دیگران کنید. انجام کارهای خیرخواهانه حس بسیار خوبی به شما خواهد داد و فرصت آشنایی با افراد جدید را نصیب تان می‌کند.
۱۴- راه‌های کنترل استرس را یاد بگیرید. دوست داشته باشید یا نه، اضطراب بخشی از زندگی است و باید بتوانید در مواقع لازم کنترلش کنید. انجام تای‌چی، ورزش های مفرح، طبیعت‌گردی، بازی با حیوانات و… برای کاهش استرس مفید هستند.
۱۵- چند تکنیک یک دقیقه‌ای یاد بگیرید: هم‌زمان با فرو دادن نفس، عضله‌های بدن‌تان را از فرق سر تا نوک پا، بخش به بخش ۵ ثانیه منقبض کنید و بعد با بیرون دادن بازدم، عضلات را رها کنید؛ خواهید دید که استرس با بدن‌تان خداحافظی می‌کند!
۱۶- نفس عمیق بکشید: وقتی عصبی هستیم, با قسمت بالای ریه تنفس می کنیم. یک نفس کامل فرو دهید و ۳ ثانیه در شکم تان حبسش کنید. بعد همه آن را یکباره بیرون بدهید تا فشار روانی از بدنتان برداشته شود.
۱۷- واقع بین باشید و ببینید هدف حرفه ای و شخصی تان چیست. حالا قدم هایی را که برای دستیابی به آن باید برداریدو یادداشت کنید. لازم نیست برای آرزوهایتان سقفی قائل شوید؛ فقط رویا را با واقعیت اشتباه نگیرید.
۱۸- با اینکه پیروی از یک برنامه شخصی کارآمدتر است و احساس امنیت مان را هم تامین می کند؛ اما تغییر کوچکی در ریتم و سرعت انجام کار, می تواند یکنواختی و ملالت را از ما دور کند.
۱۹- مشکن ها و خواب آورهایتان را دور بریزید. گاهی افراد خود درمانی می کنند و از داروهای آرامبخش برای کاهش استرس کمک می گیرند اما در بسیاری موارد این داروها فقط مشکلات را بیشتر می کنند.
۲۰- ویتامین B12 بخورید؛ همه ویتامین ها مهم هستند اما کمبود شدید B12 منجر به افسردگی, اضطراب, پارانویا و بسیاری از مشکلات خطرناک دیگر می شود. پس با خوردن مرغ, تخم مرغ و لبنیات و مکمل ها, B12 بدنتان را میزان کنید.
۲۱- موسیقی هایی با ریتم ملایم و آرامبخش گوش کنید که انجام کار حین پخش قطعه های کلاسیک ذهن را آرام و استرس را کاهش می دهد.
۲۲- کمی روغن اسطوخودوس یا سنبل روی بالش تان بریزید تا خواب عمیق و با کیفیت را با تمام وجودتان حس کنید. این روغن حتی می تواند بی خوابی را درمان کند. حتی اگر نمی خواهید بالش تان بوی اسطوخودوس بدهد, یک فنجان چای اسطوخودوس قبل از خواب بنوشید.

مرگ عاطفی همسران طی چهار مرحله

زن و شوهری را در نظر بگیرید که برای شما الگوی یک زوج موفق‌اند. آنها با یکدیگر رفتار خوبی دارند و به هم احترام می‌گذارند و زندگی مالی مستحکمی‌ بنا نهاده‌اند. به خواسته‌های هم ارج می‌نهند و در نهایت زوج موفقی به نظر می‌رسند.
این طرز فکر شما، یک روز در حالی که مشغول خوردن شام و گفتگوی خانوادگی هستید به یکباره با شنیدن خبر جدایی آن زوج به هم می‌ریزد. هرچه فکر می‌کنید نمی‌توانید علتی منطقی برای این اتفاق بیابید. تمام زوایای مغزتان را می‌کاوید تا نشانه‌ای دال بر مشکلات زناشویی آن زوج بیابید اما به نتیجه خاصی نمی‌رسید. چه اتفاقی می‌افتد که روابط عاطفی و پیوند‌های خانوادگی و اجتماعی از بین می‌روند و جدایی جای آنها را می‌گیرد؟ حتما دلیلی هست ولی ناشناخته‌تر از آن است که شما به وجودش پی ببرید...
در مرگ روابط عاطفی زندگی زناشویی، چهار مرحله وجود دارد که کارشناسان خانواده به این صورت تقسیم‌بندی می‌کنند: مخالفت، رنجش و عصبانیت، عدم پذیرش یا طرد و سرکوبی.
مرحله ۱: مخالفت در زمینه عاطفی و در زندگی زناشویی این مسأله به کرات اتفاق می‌افتد زیرا تعداد تعاملات میان فردی زوجین خیلی زیادتر از انواع دیگر روابط است و به همین نسبت احتمال بروز اختلاف میان آنها بیشتر است. اگر مخالفت‌های کوچک خود را بیان نکنید و با توجه به تعداد موارد پیش آمده، از خیر مطرح کردن آنها بگذرید، این مخالفت‌های کوچک جمع شده و کم‌کم به علامت هشداردهنده بعدی یعنی رنجش و عصبانیت تبدیل می‌شود.
مرحله ۲: رنجش و عصبانیت
در این مرحله شما فرد مقابل را سرزنش و ملامت می‌کنید و فرد مقابل هم عکس‌العمل نشان می‌دهد و شما را مورد حمله قرار می‌دهد. خیلی مواقع که سر موضوع کوچک و بی‌ربطی دعوای بزرگی راه می‌افتد علت آن را باید در جای دیگر و موضوع دیگری جستجو کنید. اگر رنجش و عصبانیت، مدام تکرار شود شما در مقام جلوگیری از آن، با به درون ریختن این عصبانیت و رنجش و انباشت انرژی منفی بسیار در درونتان پا به مرحله سوم می‌گذارید
مرحله ۳: عدم پذیرش و طرد بعد از یک دعوای مفصل، در را به هم می‌کوبید و از منزل خارج می‌شوید. شما در منزل و زیر یک سقف هستید ولی به یکدیگر بی‌اعتنایی می‌کنید و یکدیگر را مورد بی‌توجهی قرار می‌دهید. در واقع طرف مقابل را هم از دیده و هم از دل بیرون می‌کنید. بیشتر جدایی‌ها و طلاق‌ها در این مرحله اتفاق می‌افتد. این دوره بحرانی ترین دوره اختلافات و در حقیقت زمان به زانو در آمدن آخرین تلاش‌های عاطفی طرفین برای بقای زندگی مشترکشان می‌باشد.
مرحله ۴: سرکوب سرکوبی نوعی احساس کرختی و بی‌حسی است. شما دیگر احساسات منفی خود را حس نمی‌کنید اما در مقابل، بهای بزرگی می‌پردازید و دیگر احساسات مثبت خود را نیز لمس و درک نخواهید کرد. آنچه این مرحله را فاجعه‌آمیز می‌کند نوع رابطه‌ای است که بین زوجین وجود دارد. به این ترتیب که همه چیز خوب و مرتب به نظر می‌رسد و طرفین به ظاهر زندگی خوبی در کنار یکدیگر دارند اما در واقع بسیاری از استعدادها و مهارت‌های عاطفی خود را فراموش کرده‌اند و به یک جسد ماشینی و متحرک تبدیل شده‌اند که زندگی محدود و بی‌طراوتی را دنبال می‌کنند.
▪ داریم از هم دور می‌شویم!
زمانی که روابط عاطفی مناسبی در میان زن و شوهر وجود داشته باشد خانواده با آرامش بیشتری به فعالیت خود ادامه می‌دهد و در انجام امور بیرون از خانه نیز موفق‌تر عمل می‌کنند. زن وشوهری که ذهن و رفتار یکدیگر را درک کنند، روابط عاطفی مثبتی هم با یکدیگر برقرار می‌کنند. روان‌شناسان تنها راه‌حل این مسأله را داشتن هوش عاطفی زن و شوهر در خانواده می‌دانند و می‌گویند: «هوش عاطفی مجموعه‌ای از مهارت‌ها و شاخص‌ها برای شناخت احساس خود، کنترل احساس خود، شناخت احساس دیگران و تنظیم روابط با دیگران است که در خانواده جایگاه بسیار بالایی دارد.»
▪ هشدار رئیس انجمن جامعه‌شناسان
رییس انجمن جامعه‌شناسان ایران با انتقاد از اینکه اعضای خانواده در کشور ما بیشترین وقت خود را در محیط خانه صرف تماشای تلویزیون و استفاده از وسایلی همچون رایانه و تلفن می‌کنند، گفت: «نتایج آخرین تحقیقات و بررسی‌ها نشان داده است که در خانواده‌های ایرانی، افراد به طور متوسط روزانه شش ساعت از وقت خود را به تماشای تلویزیون اختصاص می‌دهند.»
دکتر معیدفر گفت: «در سال‌های اخیر با ورود وسایل جدید ارتباطی این وضعیت دامنه وسیع‌تری پیدا کرده است و تاسف بارتر اینکه بگوییم در برخی خانه‌ها به جای یک تلویزیون، دو تا سه تلویزیون وجود دارد و هریک از اعضای خانواده ترجیح می‌دهند جدای از یکدیگر به تماشای برنامه‌های مورد علاقه خود بنشینند.»
در واقع مسایل مختلف در خانواده‌ها باعث شده است تا فرصت تعامل و گفتگو بین اعضای خانواده کاهش یابد.
متاسفانه ماشینی شدن زندگی‌ها و بروز مشکلات متعدد اقتصادی و اجتماعی مانع از انسجام بین اعضای خانواده شده است و میان پدر و مادر و فرزندان در برخی خانواده‌ها فاصله عاطفی زیادی ایجاد شده که این امر امکان تبادل نظر و ایجاد همدلی را بین اعضای خانواده به حداقل رسانده است.