روان پرستار

برای ثبت و ضبط تجارب بیست ساله کار با بیماران بخش روان

روان پرستار

برای ثبت و ضبط تجارب بیست ساله کار با بیماران بخش روان

چرا موقع عصبانی شدن داد می زنیم؟



همه افراد زمانی که عصبانی می شوند فریاد می زنند و بلند صحبت می کنند. طبیعی است که وقتی دونفر از یکدیگر عصبانی هستند، خشمگین شوند و….
همه افراد زمانی که عصبانی می شوند فریاد می زنند و بلند صحبت می کنند. طبیعی است که وقتی دونفر از یکدیگر عصبانی هستند، خشمگین شوند و آرامش و خونسردی خود را از دست بدهند، اما چه دلیلی باعث می شود با وجود اینکه آن دونفر کنار یکدیگر قراردارند، با لحن آرام و ملایم صحبت نمی کنند و فریاد می زنند؟طبیعی است که وقتی دونفر از یکدیگر عصبانی هستند، خشمگین شوند و آرامش و خونسردی خود را از دست بدهند، اما چه دلیلی باعث می شود با وجود اینکه آن دونفر کنار یکدیگر قراردارند، با لحن آرام و ملایم صحبت نمی کنند و فریاد می زنند؟ شاید شما هم متوجه شده باشید که بین علاقه قلبی و فریاد و بدخلقی رابطه متقابل وجود دارد. اگر به رفتار خود بیشتر دقت کنید متوجه می شوید با کسانی که عمیقا ابراز علاقه می کنید و از تمام وجود دوستشان دارید بیش از سایرین مدارا می کنید. معمولا با آن ها به نرمی سخن می گویید، سعی می کنید تا از شما نرنجند. کم تر از دستشان عصبانی می شوید و کم تر اشتباهات آن ها را به دل می گیرید. هیچ گاه صدایتان را برای آن هایی که از اعماق وجود دوستشان دارید بلند نمی کنید.
در واقع شما کسانی را که از صمیم قلب به آن ها عشق می ورزید و در قلب و ذهنتان جا دارند، به معنای واقعی دوستشان دارید نه از روی تظاهر، اجبار یا عادت. بنابراین فاصله قلب شما با قلب او بسیار کم است و همین امر موجب می شود تا ناخودآگاه رفتار خود را در برابر او کنترل کنید و از زاویه دید بهتر و زیباتری او را قضاوت کنید و از جایگاه بخشنده تری مورد سرزنش قرارش دهید شما کسی را که وابستگی خاصی به او ندارید به راحتی مورد انتقاد و سرزنش( بسته به نوع رفتار اجتماعی شما) قرار می دهید و هنگام عصبانیت بر سرش فریاد می زنید یا به تندی برخورد می کنید، حتی در مقایسه با عزیزانتان، زودتر از او عصبانی و کلافه می شوید. این موضوع به این دلیل است که فاصله قلبی شما با او بسیار زیاد است و هیچ وابستگی وجود ندارد که درصد محبت شما را به وی افزایش دهد، بنابراین هنگام عصبانیت فریاد می زنید یا برخورد تندی از خود نشان می دهید. اما در مقابل کسانی که قلبشان به شما نزدیک است ملایمت بیشتری از خود نشان می دهید، رفتارتان را کنترل می کنید و با او نرم و آرام سخن می گویید. هرچه رابطه قلبی بین طرفین بیشتر باشد و آن ها بیشتر به یکدیگر عشق بورزند تن صدا آرام تر می شود و سخنان آرام تر بیان می شود و تنها در گوش یکدیگر نجوا می کنند. حتی این علاقه تا جایی پیش می رود که طرفین دیگر با یکدیگر سخن نمی گویند از طریق ارتباط چشمی و مشاهده یکدیگر با هم ارتباط برقرار می کنند و این در حالتی است که دیگر بین قلب آن ها هیچ فاصله ای وجود ندارد. لازم است بدانید که این نوع ارتباط ها شاید دایمی نباشد و به صورت مقطعی در شرایط خاص بروز کند. امکان دارد برای یک زوج در لحظه ای کوتاه به اوج برسد و برای زوجی دیگر در دراز مدت دوام داشته باشد. این ارتباط زمانی رخ می دهد که درآن لحظه قلب هردو نفر کاملا به هم رسیده باشند و به قول معروف “یک روح در قالب دوجسم باشند.” هدف از بیان این مطالب آن بود که با تمرین و آزمون بتوانیم با دیگران به ملایمت رفتار کنیم و با آرامش سخن بگوییم، از فریاد زدن و بی احترامی کردن به آن ها اجتناب کنیم. با این روش علاقه خود را به اطرافیان افزایش می دهیم و فاصله قلبی خود را با آن ها کم و کمتر می کنیم. به علاوه متوجه می شویم که چه زمانی به اوج علاقه و عشق ورزی در زندگی زناشویی رسیده ایم و دلیل و مدت آن را می شناسیم و با همت و ممارست وقوع و ماندگاری آن را بیشتر می کنیم.


برای چندمین بار با تاکید بحث پرخاشگری را

تعریف پرخاشگری

پرخاشگری نوعی رفتار است از خشم و عصبانیت.

 پرخاشگری خصمانه، رفتاری است که با هدف صدمه و آزاررساندن به دیگری یا دیگران ابراز می شود، و منظور در آن صرفاً آزار رسانی است. پرخاشگری وسیله ای ، رفتاری است که فرد با استفاده از آن خواهان رسیدن به هدفی دیگر است و ابداً قصد حمله به دیگران یا اذیت کردن آنها را ندارد. علل خشونت و پرخاشگری در کودکان   -الگوپذیری کودکان از والدین : یعنی کودکانی که الگوهای رفتاری پرخاشگرانه داشته اند، همانند الگوهای خود رفتار می کنند.

-کودکان ناکام پرخاشگر می شوند. اضطراب و پرخاشگری : پرخاشگری، نشانه ای از تضادهای درونی:

 پرخاشگری و کج خلقی در کودکان چنانچه با علامت هایی همراه باشد، می تواند نشانه ای از افسردگی باشد. خشونت و مدرسه:

 تمسخر کودک توسط دانش آموزان دیگر

 وقتی کودکی توسط دانش آموزان دیگر کتک بخورد و قادر به دفاع از خود نباشد. درمان : برای درمان پرخاشگری در کودکان اولین گام این است که نوع پرخاشگری آنها و علت آن را شناسایی کنیم.
-
اگر پرخاشگری در اثر ناکامی به وجود آمده باشد، بایستی کودک ناکام را در رسیدن به نیاز های جسمانی و روانی اش کمک کنیمچنانچه نوع پرخاشگری کودک خصمانه است، بایستی کودک را از آزار و اذیت شدن دور کنیم تا مجبور نباشد برای تلافی و انتقام، افراد دیگر را اذیت کند، و اگر پرخاشگری از نوع وسیله ای است، بایستی راه های دیگری را جهت مطرح کردن کودک برگزینیم تا او ناچار نباشد از روش خشونت برای جلب توجه استفاده کند.

 در مواردی که علت پرخاشگری اضطراب است، باید از نگرانی درونی و اضطراب کودک مطلع شویم . به کودکان مضطرب باید فرصت صحبت کردن بدهیم تا نگرانی خود را ابراز کنند و تا حد امکان بایستی سعی کنیم در جهت رفع نگرانی ای که آن ها را آزرده است، قدم برداریم. ورزش کردن برای این کودکان بسیار مؤثر است و باعث تخلیه هیجانی می شود . نقاشی کردن بهترین وسیله برای تخلیه خشم است. روش هایی برای درمان : -مدل پرخاشگری را به حداقل برسانید(مدل پرخشگرانه به کودک خود ارائه ندهید)
می توانید از راهکارهای زیر استفاده کنید:
 
الف) نگذارید کودک فیلم های خشونت آمیز تلویزیونی را ببیند .ب) فیلم ها، تصاویر و روزنامه و کتاب های کودک را به دقت انتخاب کنید. ج) الگوهایی را در اختیار کودک بگذارید که پرخاشگرانه نباشند. د) همراه کودک برنامه های تلویزیونی را ببینید و صحنه پرخاشگرانه آن را تفسیر و توجیه کنیدآگاهی کودک را نسبت به رنجی که بر اثر پرخاشگری او در افراد یا حیوانات به وجود می آید، افزایش دهید.
-
رفتارهایی را که مغایر با رفتار پرخاشگرانه است، تقویت کنید.
-
به جای توجه دادن به کودک پرخاشگر، به کودکی که به وی پرخاش شده توجه کنید.
-
نحوه ارتباط کودک را با افرادی که با او زندگی می کنند ، مورد بررسی قرار دهید. اگر قرار است کودک به دلیل رفتار خشونت آمیزش تنبیه شود، بهتراست به طریقی باشد که منجر به حمله انتقامی و تلافی جویانه از طرف کودک نشود.
-
فرصت تخلیه هیجانات را برای کودک خود فراهم کنید.
-
فعالیتهای ساعتی او را در صورت امکان با شرکت کودکی دیگر طراحی کنید.
-
از تنبیهات بدنی پرهیز کنید. علت رفتار پرخاشگرانه وی را بیابید.
-
ثبت وقایع روزانه، بازی درمانی، بازی های جالب، جمله سازی و گوش دادن فعال ممکن است به عنوان کمکی در جهت درک کودکان خشن به کار گرفته شود.
-
به کودک بفهمانید که با هر رفتار خشونت آمیز، خود را از شما بیشتر دور می کند.
-
ایجاد سرگرمی و اشتغال: باید کودک را به کاری که مورد علاقه اش است سرگرم نمود. تا فرصت فکرکردن برای دعوا و تهاجم را نداشته باشد.

 

من یادگرفته ام ...

 

تو کلاس درس روان شناسی به سوآلم تعدادی از دانشجو ها این پاسخ ها را دادند. 

کلاس درس روان شناسی بود و موضوع کلاس یادگیری.برای مقدمه قرار شد هر کس یک خط بنویسد مهم ترین نکته ای را که یادگرفته چه بوده.پاسخ ها جالبند چون از بین همه آنچه طی دوازده سال تحصیل و 18 سال زندگی آموخته بودند انتخاب شده است. 

-سوآل   (من یادگرفته ام ...)  

 

به هنگام خشم آب بخورم.دیگران را همانگونه که هستند بپذیرم/در زندگی صبر داشته باشم چون حکمت پروردگار بعد از هر سختی آشکار میشود./مستقل باشم بتوانم خودم تصمیم بگیرم و با دیگران روابط اجتماعی خوبی داشته باشم/زود قضاوت نکنم و در مقابل ناملایمات صبور باشم و مطابق شخصیت هر کس با او رفتار کنم/در زندگی هدف داشته باشم و برای رسیدن به هدفم برنامه ریزی کنم/درست بیاموزم/بدون نگاه کردن به گوشی موبایلم اس ام اس بزنم و با چشم باز در خواب باشم/به زندگی بگونه دیگری نگاه کنم به راحتی با زندگی برخورد کنم/بهتر ارتباط برقرار کنم /طوری با مردم برخورد کنم که نگاه آنها به من مثبت باشد/رفتار مناسب با هر موقعیت داشته باشم/خوش رو و خوش برخورد باشم و به کوچکتر ها مهربان و با بزرگتر ها محترمانه برخورد داشته باشم/به ابلهان اعتماد نکنم/به دوستانم محبت کنم/و از کمک به آنها دریغ نکنم/به جای گره زدن به زندگی دیگران گره گشای زندگی دیگران باشم/مسئولیت پذیر باشم/زیاد وابسته به دیگران نباشم و خودم مشکلاتم را حل کنم/یافتن دوستان وفادار را با خوش خلقی در برنامه کار خود قرار دهم/با عزم راسخ و اراده ای قوی با پشتکار برای رسیدن به هدفم گام بردارم/کارهایم را با تفکر و تعقل انجام دهم/نسبت به دوستانم صادق و مهربان باشم تا در قلب شان نفوذ کنم/کار امروز را به فردا محول نکنم/خودم را با شرایط مختلف وفق دهم/به دیگران و به خصوص خانواده ام احترام بگذارم و قدر زحمات شان را بدانم و زحمات شان را هدر ندهم/به کاری بپردازم که به آن علاقه مند باشم و تلاش کردن را سر لوحه زندگیم قرار دهم/بر سر احساساتم سرپوش نگذارم و دنبال دلم هم باشم و هر آنچه تمایل قلبی دارم انجام دهم/به هر کسی اعتماد نکنم و بر اساس ظاهر افراد قضاوت نکنم/اندیشه ام را نگهبانی کنم چونگفتارم میشود/زود تسلیم ناملایمات نشوم/دانستن خوب است پس تا میتوانم بر داناییم بیفزایم/از زندگیم لذت هم ببرم/در زندگی شاد باشم /که روان خود را بشناسم و بدانم تن زجان و جان ز تن مستور نیست/که زندگی زیباست اگر به آن زیبا بنگرم/که این جهانی که در آن زندگی میکنیم کل قضیه نیست.